تکنیک‌های کنترل ذهن در هیپنوتیزم برای کنترل افراد

معرفی

شما ممکن است تاکنون در مورد بسیاری از تکنیک‌های هیپنوتیزم شنیده باشید که به شما کمک می‌کند ذهن خود آگاه شخصی را تحت کنترل خود در آورده و او را به انجام هر کاری که می‌خواهید وادار کنید. داستان‌های زیادی در مورد این تکنیک وجود دارد که نشان می‌دهد مردم کارهایی را انجام می‌دهند که نباید انجام می‌دادند و آن را به خاطر نمی‌آورند. در معرض خطر قرار دادن یک فرد، و هدایت او به انجام کارهایی که می‌خواهید، کنترل ذهن است. معروف‌ترین نمونه از این داستان، Candy Jones، یک مدیوم معروف در دهه 1940 و 1950 است. او ادعا کرد که از دهه 1960 قربانی پروژه کنترل ذهن سازمان سیا به نام MKULTRA بوده است.
 

کنترل ذهن با هیپنوتیزم

هیپنوتیزم فقط جادوگری و حقه شعبده‌بازان نیست. بلکه یک درمان بسیار مفید پزشکی نیز هست که به بسیاری از افراد مبتلا به عوارض مختلف کمک می‌کند تا از شر آن خلاص شوند. همچنین به مردم کمک می‌کند تا به عادت‌های بد خود غلبه کنند و برخی از ترس‌های روحی خود را فراموش کنند. این تکنیک تاکنون در مورد بیماران مبتلا به درد شدید ناشی از سرطان، حوادث ناگوار و قربانیان سوختگی، برای کنترل درد و کاهش شدت ناراحتی استفاده شده است. یک مطالعه که توسط مجله بین المللی هیپنوتیزم بالینی و تجربی انجام شده است نشان می‌دهد که با این تکنیک، احساس درد تا 75٪ کاهش می‌یابد.
 
روانشناسان حتی از این تکنیک استفاده می‌کنند تا به مردم کمک کنند اشتهای غذا خوردن نداشته باشند و موجب کاهش وزن آنها می‌شوند. همچنین، زنان باردار تحت هیپنوتیزم قرار می‌گیرند تا به آنها کمک شود که درد زایمان را متوجه نشوند و کودک را با آسایش و راحتی به دنیا آورند. این‌ها بعضی از کاربردهای پزشکی این تکنیک بودند، اما هنوز هم استفاده از آن چندان رایج نیست.
 
از این کار توسط بسیاری از هیپنوتیزم کننده‌های ماهر استفاده می‌شود تا مردم را مجبور کنند کارهایی انجام دهند که حتی متوجه نمی‌شوند که دارند آن را انجام می‌دهند. این شخص یک زامبی کامل می‌شود که فقط صدایی که او را کنترل می‌کند، می‌شنود. شما هر روز هیپنوتیزم انجام می‌دهید و حتی متوجه نمی‌شوید که در حال انجام آن هستید. داستان‌های زیادی وجود دارد که ممکن است در مقالات، مجلات و در اینترنت وجود داشته باشد که مردم از هیپنوتیزم به عنوان یک ابزار برای اجبار یک شخص به امضای اسناد مربوط به اموال استفاده می‌کنند، صندوقدار بانک بدون هیچ گونه مقاومتی پول‌ها را تسلیم می‌کند، آدم ربایان بچه‌ها را هیپنوتیزم کرده و آنها را می‌ربایند. حتی داستان‌هایی وجود دارد که در آن، افراد تحت هیپنوتیزم مورد سوء ‌استفاده جنسی قرار گرفتند یا حتی به قتل رسیدند.
 
این نشان می‌دهد که هیپنوتیزم یک شمشیر دو لبه است که در عمل می‌تواند هم مفید و هم خطرناک باشد. اما، آیا می‌توانید از این تکنیک در زندگی روزمره خود برای رسیدن به آنچه که می‌خواهید، استفاده کنید؟ آیا می‌توانید رئیس خود را متقاعد کنید تا اجازه دهد که هر روز زودتر به خانه بروید یا فرزند نوجوانتان را متقاعد کنید که تمرکز خود را بر درس خواندن بگذارد. خوب، هنر متقاعد کردن، که همچنین به عنوان کنترل ذهن شناخته می‌شود، می‌تواند برای گریز از چیزهای جزئی در زندگی روزمره استفاده شود.
 

تکنیک‌های ساده برای کنترل ذهن

شما هر روز هیپنوتیزم انجام می‌دهید و حتی متوجه نمی‌شوید که در حال انجام آن هستید. این اتفاق زمانی می‌افتد که افرادی را دوست دارید و تمایل دارید از آنها پیروی کنید. بنابراین، اگر بهترین دوست شما، از شما بخواهد وقتی که قرار است برای امتحان روز بعد مطالعه کنید، به سینما بروید، شما بدون فوت وقت با او به سینما خواهید رفت. اگر کسی شما را دوست داشته باشد، او ممکن است همه دستورات و تخیلات شما را فقط بخاطر خوشایند شما دنبال کند. بنابراین، متوجه خواهید شد که چند مرتبه به خواسته کسی که دوست دارید "بله" گفته‌اید یا دیگران جذب شده‌اند که از شما درخواست کمک بکنند.
 
اما در مورد کسی که کاملا غریبه است، مانند یک فروشنده یا مشتری چه؟ در این مورد، شما باید از تکنیک‌های کنترل ذهن منعکس شده در رفتار افراد استفاده کنید. پاسخ این است که با دقت شخص را مشاهده کنید و برخی از حرکات تکراری و یا کلماتی که او به وفور استفاده می‌کند را دریابید. در هنگام تعامل با آن شخص، شما باید از همان کلمات یا حرکات استفاده کنید، و او به زودی این شباهت‌ها را می‌بیند و با شما ارتباط برقرار می‌کند.
 

کنترل ذهن از طریق داستان

شما ممکن است متوجه شده باشید که مردم هنگام خواندن یک داستان جالب یا تماشای فیلم شگفت زده می‌شوند و سعی می‌کنند شخصیتی را که بزرگترین تأثیر را در ذهن آنها ایجاد کرده است، تقلید کنند. بنابراین، هر روز در گفتگوهای خود از داستان‌های کوتاهی استفاده کنید که به شما در کنترل ذهن اشخاص دیگر کمک می‌کند. شما حتی می‌توانید از جملات منفی استفاده کنید تا شخص را به انجام کاری که می‌خواهید وادار کنید. این درست مثل روانشناسی معکوس است. به فرد بگویید که او نیازی به انجام این کار در حال حاضر ندارد و فرد فورأ کاری را انجام می‌دهد که شما می‌خواهید.
 
بسیار مهم است که به کلمات مورد استفاده خود دقت کنید، زیرا مردم بلافاصله تصویر کاری که شما از آنها می‌خواهید که انجام دهند، را تصور می‌کنند. هنگامی که از شخصی می‌خواهید که لیوان را رها نکند، در ذهن خود تصور می‌کند که لیوان مورد نظر افتاده و شاید حتی آن را رها کند. اما اگر از شخصی بخواهید که لیوان را به راحتی حمل کند، این احتمال بیشتر می‌شود که او با دقت مراقب باشد.
 
این فقط چند تکنیک بود که می‌توانید امتحان کنید. هیپنوتیزم یک هنر است که پس از سال‌ها تمرین به دست می‌آید. هنگامی که کسی را تحت هیپنوتیزم قرار می‌دهید، بسیار مهم است که بدانید که چطور او را از آن حالت خارج کنید.
 
بسیاری از هیپنوتیزم کننده‌ها از کف زدن، فشار دادن و یا یک کلمه استفاده می‌کنند تا شخص هوشیار شده و یا از خواب عمیق بیرون بیاید. شما با ذهن ناخودآگاهی بازی می‌کنید که نسبت به هیپنوتیزم ذهن خود آگاه، بیشتر جای احتیاط دارد. شما هرگز نمی‌دانید که شخص در ذهن ناخودآگاه خود چه چیزی پنهان کرده است که ممکن است برای شما و خود فرد مضر باشد. پس قبل از این که این تکنیک‌ها را انجام دهید، بسیار مراقب باشید. اما شما همیشه می‌توانید از تکنیک‌های ساده کنترل ذهن در زندگی روزمره خود استفاده کنید و معامله خوبی را با فروشنده انجام دهید یا شوهرتان را وادارید که هر روز زودتر به خانه بیاید. فقط مطمئن شوید که توسط اشخاص جذاب هیپنوتیزم نشوید.
 
منبع: بتول نفیسا باکزاموسا – سایت بازل